ساعت را بشکن

دیوان اشعار

صلاح الدین احمد لواسانی

ساعت را بشکن

بیابانگرد
دیوان اشعار صلاح الدین احمد لواسانی

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

ساعت را بشکن

ساعت را می سازیم.

به دستان خویش

و به شماره می نشنیم

تیک تاک هایش را.

 

بر جانمان فرو میریزند

هراس عبور لحظه ها را

وکوکشان می کنیم

باز هر دم.

برای شکنجه ی دوباره.

 

چرا ؟

در چشمان

هیچ حیوانی

ترس از

عبور زمان نیست.


چرا اسب نجیب است
.

روباه مکار.

بز دانا.

 

چرا از  دیو می ترسیم

در سایه های شب.

چرا انگشت

به چشم می کنیم

و می گوییم ……

آخ………….. آخ

 

ساعت را بشکن

هراست

خواهد ریخت.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: اجتماعیات

تاريخ : چهار شنبه 19 آذر 1399 | 14:31 | نویسنده : بیابانگرد |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.